روزنوشت

می نویسم؛ تا به یاد آورم روزی، بودم

روزنوشت

می نویسم؛ تا به یاد آورم روزی، بودم

روزنوشت

من آرزویی ندارم، من از چیزی نمی‌ترسم، من آزادم...

«کازانتزاکیس»

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

باران

۲۸
آبان

این چندروز پشت سر هم بارون می اومد، چند روز دلنشین

به قول دوستی آسمون آلزایمر گرفته، یادش رفته اینجا جنوبه !

 

همه میگن هوای دونفره !!!

احساس خوشبختی می کنم دوستانی دارم که می تونم باهاشون باشم و از این لحظه ها لذت ببرم، و این هوا من تکنفره ! رو غمگین نکنه

 

باید از لحظه ها لذت برد

  • Nevercom